سلام

نام من چادر است ..

نام مادرم حجاب و پدرم عفاف است..

روزگارم بد است و از همه شما دلگیرم..

شما از من که میراث خانمی پهلو شکسته هستم خوب محفاظت نکردید ، هیچ وقت یادم نمی رود،…

از کوچه تا بین در و دیوار همیشه همراهش بودم وقتی زمین خورد ، خاکی شدم…

وقتی سیلی خورد ، در صورتش بودم ،وقتی بین در و دیوار محسنش سقط شد، خونی شدم…

خوب می دانم چه دردی کشید تا من را برای شما به ارث گذارد،و شما با من چکار کردید…؟

شما کار را به جایی رساندید که می خواهند  مرا با زور بگیر و ببرند به دیگران قالب کنند

و من خوب می دانم چرا کارم به اینجا کشیده شده . …

از شماست که برماست..

 

 

منبع : درد دل یک چادر | حجاب برتر