شهادت امام حسین علیه السلام در عالم ملکوت آشکار شد ، فرشتگان بناله و صیحه در آمدند ، پروردگار عالم وعده انتقام حسین را بوسیله ولی عصر ارواحنا له الفداء به آنها خطاب کرد.
روای گوید:محضر امام صادق علیه السلام بودم حضرت فرمود : وقتی جدم حسین شهید شد ، برخی افراد لشکر دیدند مردی داد میزند، و با صدای بلند میگرید ، شخصی گفت چرا داد میزنی و می گریی؟ جواب داد : چرا نگریم و ناله نزنم در حالیکه رسول خدا ص با روح بلند خود ناظر بدین منظره غم بار است و می بیند پیکر عزیزش بخون آغشته شده است بیم آن میرود که از فرط تاثر خدای را بخواند تا این جمع ستمگر را بدرک واصل کند.
شاعر گوید:
اندر این غم نی همین ارض و سما بگریستند
اهل عالم از ثریا تا ثری بگریستند
در عزا آن لب محروم از آب فرات
ماهی اندر آب و مرغ اندر هوا بگریستند
آفتاب و ماه و عرش و کرسی و قلم
در غم شاه شهید کربلا بگریستند
اولیا گشتندت بهر مرتضی ع زاری کنان
انبیا جمله برای مصطفی ص بگریستند
برخی از پشیمانان لشکر گفتند : وای بر ما بخدا قسم برای رضایت عبید الله سید جوانان بهشت را کشتیم و روزگار خود را تباه کردیم .
عرضه شد : یا بن رسول الله این مردی که بدینگونه گریست چه کسی بود ؟ فرمود : جبرییل امین بود و اگر اجاره میداشت در یک لحظه همگان را با صیحه ای هلاک میکرد ولی خدای آنان را مهلت داد تا پرونده گناهانشان را سنگین تر کنند.