حرم انگار در حالت استهلال است
باز در "کرب و بلا "صحبت استقبال است
هر "شب جمعه" خداوند بخیرش بکند
فاطمه گریه کنان گوشه ای از گودال است
برچسب ها : امام عشق و عاشورا , ائمه اطهار , اسلام , دلنوشته , دست نوشته ,
حرم انگار در حالت استهلال است
باز در "کرب و بلا "صحبت استقبال است
هر "شب جمعه" خداوند بخیرش بکند
فاطمه گریه کنان گوشه ای از گودال است
خستهام از این کویر، این کویر کور و پیر
این هبوط بیدلیل، این سقوط ناگزیر
آسمان بیهدف، بادهای بیطرف
ابرهای سربهراه، بیدهای سر به زیر
ای نظاره شگفت، ای نگاه ناگهان!
ای هماره در نظر، ای هنوز بینظیر!
آیه آیهات صریح، سوره سورهات فصیح!
مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر
مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان
مثل لحظههای وحی؛ اجتناب ناپذیر
ای مسافر غریب در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر!
از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر!
این تویی در آن طرف، پشت میله ها رها
این منم در این طرف، پشت میله ها اسیر
دست خسته مرا، همچو کودکی بگیر
با خودت مرا ببر، خستهام از این کویر!
قیصر امینپور
ما اهل دردیم و غم آباد گشته قلبمان کی شود که ای خدا پذیری شهیدمان
خــــاک حـــــــــرم رسیـــد ، دوا نیز داده شــد
آب حــــــــــرم رسیــــد، شفــــا نیز داده شـــد
هر جـا اگر به خواستـه ها لطفـی می شـود
در این حــــــــــرم نخواستــه ها نیز داده شد
گفتم رضا (ع)، عطای حسینــــی نصیب شد
گفتم حسین (ع)، امام رضا (ع)نیز داده شد
می خواستم به مشهـــــد تو راهیــم کننــــد
دیـدم بــرات کـــرب و بــــــــلا نیـــز داده شــد
عــــرفــه
جایی که حسین (ع) به خاطر ما مردم زیارت را رها کرد و به سویمان آمد
اما ما چه کردیم.....؟
التماس دعا